پارت صد و هفده

زمان ارسال : ۶۷ روز پیش

زمان تخمینی مطالعه : کمتر از 11 دقیقه

شهریور ماه هوا آن‌قدر گرم بود که نفس توی سینه‌ی آدم حبس می‌شد. فریال حوصله‌ی بیرون رفتن را نداشت... مزون هم دو هفته‌ای بود که به خاطر همین گرما و روزهای بارداری سر نمی‌زد! همه چیز را بیشتر از قبل به پریناز سپرده بود و خودش توی خانه می‌ماند. تلویزیون می‌دید و از اینستاگرام لباس‌های نوزادی دخترانه سفارش می‌داد. انواع اسباب بازی و وسایلی که برای یک نوزاد نیاز بود. کریر و کالسکه، تخت خوا

1243
158,371 تعداد بازدید
6,541 تعداد نظر
123 تعداد پارت

اطلاعیه ها :

آزاده دریکوندی : ۵ ماه پیش

❌توجه❌
بیست و چهار ساعت پس از رایگان شدن آخرین پارت مونالیزا، تمام پارت‌های این رمان دوباره به حالت وی‌آی‌پی بر می‌گردن.
با احترام
نویسنده‌ی رمان

آزاده دریکوندی : ۴ ماه پیش

🔴 مونالیزا رو چجوری سریع بخونم؟🤔
با خرید اشتراک! روی «درخواست عضویت» بزنید یک پیام خودکار حاوی شماره حساب و هزینه ی اشتراک براتون میاد. بعد از واریز، تاریخش رو در جواب همون پیام بنویسید و شما فورا و مستقیم عضو می شید... بعد می بینید که تمام پارت ها براتون به رنگ سبز درمیاد و بدون محدودیت می تونید رمان رو بخونید.
همچنین می تونید تاریخ واریزتون رو هم در کانال تلگرامی
Writers _online
✅ادیت ها و اطلاعیه های رمان هم در همین کانال☝️
بفرستید تا در پی وی کد عضویت دریافت کنید
❌خبر مهم و فوری❌
حالت سکه ای در تاریخ یکشنبه ۱۱ شهریور ماه برداشته و اشتراک رمان نیز افزایش خواهد یافت.
۲۴ ساعت پس از پایان پارت گذاری؛ رمان از حالت سکه ای خارج می شه و دلیلش توی کانال تلگرامی نوشته شده.
با احترام
نویسنده ی رمان

آزاده دریکوندی : ۲ ماه پیش

سلام نویسنده ی رمان هستم😅 وَ قراره آخرین اطلاعیه این رمان رو بخونید.
از بیست و پنجم دی ماه تا به امشب با رمان مونالیزا کنارتون بودم... با قصه ای که گاهی شما رو احساساتی کرد و گاهی خندوند و گاهی هم به شما نشون داد خصلت های ناپسند چقدر می تونن آزار دهنده باشن!
در کنار شما لحظات فوق العاده ای داشتم که به من نشون داد آنلاین نویسی با تمام سختی ها و استرس هایی که برای شخص نویسنده داره چقدر می تونه لذت بخش باشه.
از آدم هایی براتون گفتم که به وجودشون ایمان دارم حتی اگه توی سرم زندگی کنن و تمام تلاشم رو کردم تا شما هم مثل خودم با قلبتون احساسشون کنید و از پس کلمات و جملاتی که نوشتم اون ها رو ببینید.
اومدم بهتون بگم این نهایت تلاش من برای روایت این قصه در تمام این ۱۲۳ پارت بود که با عشق فراوان تایپ کردم.
تشکر ویژه دارم از دوستانی که برای حضورشون در اینجا ارزش قائل بودن و با کامنت هاشون اعلامش کردن.
بسیار بسیار ممنونم که با حمایت های شما وجود «مونالیزا» در چارت برترین ها ثابت بود... چه در رمان های برتر هفته، ماه و سال و چه در پر بحث ترین ها!
و تشکر می کنم از دوستانی که به قلم و تعهد کاری بنده در رابطه با پارت گذاری به موقع اعتماد کردن و اشتراک رمان رو خریداری کردن.
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که عقیده داشتن سکه هایی که می گیرن بنده رو ثروتمند نمی کنه و به عشق رمان با سختی های سکه گرفتن کنار اومدن و همراهم بودند .
و همچنین تشکر می کنم از دوستانی که رمان رو بدون سکه و رایگان خوندن؛ اما خودشون رو مسئول دونستن کامنت هایی جهت حمایت از رمان بذارن.
خداحافظ خانواده ی مظفری
خداحافظ خانواده ی رفیعی
و خداحافظ خانواده ی امینی
💚💚💚
رمان جدید بنده با نام «مهمیز های سیاه» در ژانر مافیایی و اکشن و با قصه ای کاملا متفاوت در حال پارت گذاری در بخش آنلاینه که همراهی شما رو با عشق می طلبه💚

امیدوارم از رمان لذت برده باشید و بدونید که دوستی ما پایداره💚

نظر خود را ارسال کنید
فقط از طریق اپلیکیشن دنیای رمان میتوانید نظر خود را ارسال کنید
آخرین نظرات ارسال شده
  • میترا

    00

    تا وقتی تو شکمته از یک لحظه حرکت نکردنش جون به لب می شی وقت بیرون شکمته از هر لحظه حرکتش🤔😒😒😒

    ۱ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    وای دقیقا😅 خداروشکر تجربه دارم💚💚💚

    ۱ ماه پیش
  • مهلا

    00

    💜💜🥰

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    🥰😍

    ۲ ماه پیش
  • ستاره

    03

    آشغال هاراپرت بده😳 تاحالانشنیده بودم😂😂😂

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    مگه شما توی خونه نگه می‌دارید؟😲

    ۲ ماه پیش
  • ستاره

    03

    نخیر،ماآشغال هارابیرون میذاریم پرت نمیدیم بیرون خانم،منظورم جمله پرت دادن بود،ازشمابعیدبوداین مدل جواب دادن

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ازشماهم بعیدبود ک آشغال هارو توی سطل زباله سرخیابون نندازید.دروبازمیکنیدمیذاریددم در؟من همون مدلی ک شماکامنت گذاشتیدپاسخ دادم.شماخودتم گفتی پرت نمیدیم😐

    ۲ ماه پیش
  • ستاره

    02

    بله عزیزم اینجامدلش اینه فقط روزهای جمعه که دم درنمیان سطل سرکوچه برای این روزاست ،اصن من منظورم کلمه پرت دادن بود،مامیگیم رفته آشغال رابذاره دم درحالایاتوسطل ،پرت نمیده...شماخیلی بدخواب دادیدمتاسفانه

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    قرار نیست چون سمت شما این مدلیه تمام کوچه خیابون های ایران این مدلی باشه😊در ضمن من کلی کاراکتر دارم که از هر نظر باید با هم متفاوت باشن.موفق باشید

    ۲ ماه پیش
  • Zarnaz

    ۲۰ ساله 00

    اتفاقا آزاده جونم ما میگیم پرت کردن تازه شوت کردنم میگیم میگیم آشغالا شوت کردیم تو سطل آشغال 🤣😁

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم زرناز عزیزم🥰💚

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    بد خواب دادید؟؟؟ تا حالا نشنیده بودم😊

    ۲ ماه پیش
  • ام البنین

    ۲۴ ساله 20

    عزیزم پرت کردن کلمه اشتباهی نیست چرا دنبال این هستین ک مدام از بقیه سوتی بگیرین پرت بده یا پرت کن انچنان نامفهوم نیست ک تو نشنیده باشی

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    ممنونم ام البنین عزیزم🥰💚

    ۲ ماه پیش
  • نیلوفرسامانی

    00

    احساس می کنم اون لحظه که فریال سر شیرینی گفت بابا، یادش رفته ازدواج کرده و داره مامان میشه😂😂😂❤️❤️❤️ولی واقعا خواهر و برادرها همین طورن👌🏻👌🏻

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    یادش رفته معین اونجاست و از نقش یه خانوم آروم اومد بیرون یهو🤭

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    یادش رفته معین اونجاست و از نقش یه خانوم آروم اومد بیرون یهو🤭

    ۲ ماه پیش
  • ایلما

    00

    ار حق نگذریم فریال خیلی مهربون و دوسداشتنی 🥲خیلی خوشحالم براشون 😊آزاده جون من چند وقته یه سری درگیری دارم راستش فعلا نمیتونم رمان جدیدت و بخونم ایشالا سرفرصت😘

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    هر زمان اومدی قدمت روی چشم🥰

    ۲ ماه پیش
  • نسترن

    00

    💖

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    💚

    ۲ ماه پیش
  • مرجان

    10

    آزاده جون این حق ما نیست که خبر بارداری گلشن رو نشنیده از این دنیا بریم لطفااااااا لطفااااااا خبرشو بهمون بده بخونیم ذوق کنیم😩😖🥲😭

    ۲ ماه پیش
  • مرجان

    00

    وااای دلم قنچ رفت برای ذوق فریال و چقدر هم غش کردم سر تعجب های معین🤣🤣🤣 به این نتیجه رسیدم اگه یکی مثل معین بیاد خاستگاری من یا از حیرت سکته میکنه یا از مملکت فراری میشه😂😂😂🤣😭🔪

    ۲ ماه پیش
  • اسرا

    00

    معین همه عاشق کرده حتاقمرالموت اگه یکی سن معین داست ولی شیطون پرصدابودمیگفتن هنوزکوچیکه ماشاله بهش همین جورهم برای فریال کارمیکنه ممنون خانم زیبا💞💋

    ۲ ماه پیش
  • منیر

    00

    فرهاد که به معین میگه:چیزی نیست، آشنا میشی باهاش🤣🤣

    ۲ ماه پیش
  • پرنیا

    00

    آخ آخ آخ چقددوست داشتنی بدون مراسم رفتن سرزندگیشون یعنی؟؟؟ ایول فرهااااد😂😂😂

    ۲ ماه پیش
  • مریم گلی

    10

    خیلی خوشحال شدم که بچه شون دختره ،ان شاالله تا قبل از تموم شدن مونالیزا توی یه پارت هم خبر بارداری گلشن رو به ما بدی آزاده جان،من به شخصه خیلی خوشحال میشم ،ممنونم آزاده جان

    ۲ ماه پیش
  • آمینا

    00

    تابستون هوا گرمه زیاد از خونه بیرون نمیان واسه همین پارت ها واسه سه فصل دیگه سال هست😅به سلامتی پس دختردار شدن.مبارک باشه.دلمون واسه ننه قمر هم تنگ شده بود چه خوب دوخط ازش گفتی.فرهاد هم که خدای شیطنت

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه به خاطر گرما نبود چون باید رمان تموم بشه یکم هل دادم بیاد جلو 😅

    ۲ ماه پیش
  • حنا

    00

    دلم میخاد واکنش عطاو فرهاد ببینم ،،یاحنی مثلا مثل فیلما بنویسی سه سال بعد😂😂😂😂

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    نه من هرگز نمی‌نویسم سه سال بعد😅 خب واکنششون که قابل حدسه... بارها توی متن نوشته شده که عطا در اون صورت تمام هتل رو شیرینی میده

    ۲ ماه پیش
  • حنا

    00

    اخه این گلشن نمیخاد حامله بشه؟؟؟کشتی مارو

    ۲ ماه پیش
  • آزاده دریکوندی | نویسنده رمان

    خب شاید فعلا بچه دار نشه🤔

    ۲ ماه پیش
نحوه جستجو :

جهت پیدا کردن رمان مورد نظر خود کافیه که قسمتی از نام رمان ، نام نویسنده و یا کلمه ای که در خلاصه رمان به خاطر دارید را وارد کنید و روی دکمه جستجو ضربه بزنید.